مرد خسته شده حالا پس از 30 سال كار احساس ميكند شانههايش حتي تاب بازنشستگي را هم ندارد. حكم بازنشستگي اش را كه ميگيرد به اين فكر ميكند كه سالهاست به روز بازنشستگياش و راحتي بعد از آن چشم دوخته. اما حالا انگار ماجرا فرق كرده است. احساس ميكند در تمام سالهايي كه زندگي اش را با 2 شغل گذرانده حتي از انرژي روزهاي بازنشستگي اش هم وام گرفته است. مرد خسته است. خيلي خسته است و حالا دارد به اين فكر ميكند كه بايد بااين حس، اين حس كسل كننده چه كند. مرد خيلي خسته است.
شايد براي ايرانيها كه هميشه از محدوديت زنها و مشكلات پيش روي آنها شنيدهاند، خواندن جمله بالا چندان به واقعيت نزديك نباشد. اما بر اساس تحقيقي كه از سوي دكتر ياسر پوررستمي و همكارانش در گرگان به عمل آمد حس سعادتمندي در زنان ايراني در حال تقويت است و بر عكس آنها مردان به سمت منزوي شدن ميروند.
بر اساس اين تحقيق، مرد بودن دليل احساس نارضايتي مردان نيست بلكه عوامل بيروني ديگري در ايجاد اين ناخرسندي تاثير دارد. به عبارت ديگر زنان براي زندگي خود هدفمندتر از مردان عمل ميكنند.
پوررستمي در مورد يافتههاي عجيب اين پژوهش ميگويد: من براي اولين بار در سال79 در مشاهدههاي فرديام احساس ميكردم كه جايگاه زنان در جامعه به شدت در حال تقويت است. مدتي بعد در موازات اين ماجرا احساس كردم اتفاق بدي در حال روي دادن است. مردان جامعه ايراني در مسير افسردگي قدم بر ميدارند. اين محقق اضافه ميكند: با توجه به موانعي كه پيش روي ما بود اين تحقيق تا امسال طول كشيد و به اين نتايج رسيديم . نتايجي كه قابل پيش بيني بود اما ما فكر نمي كرديم به اين اندازه براي مردان وخيم باشد
- اولين و آخرين خطر؛ افسردگي
افسردگي اختلالي است كه افكار، خلق و خو، احساسات و حتي سلامت جسماني افراد را به خطر مي اندازد همين عواقب است كه افسردگي را در زمره بيماريهاي خطرناك رواني و حتي جسماني قرار داده است.
اين بيماري خطرناك و همچنين شناخته شده در حال ريشه دواندن در زندگي مردان است.
ياسر پوررستمي كه علاقه فراواني به اين مسائل دارد در خصوص مشكلات افسردگي مي گويد: افسردگي باعث بدبيني، گناه و حتي احساس پوچي ميشود و در نهايت احساس سعادت ولذت را از زندگي انسان مي گيرد. اين پژوهشگر در حالي اين حرفها را مي زند كه زنان در سالهاي گذشته روز به روز از افسردگي دور مي شوند و حس سعادتمندي بيشتري نسبت به مردان دارند.
پوررستمي در مورد چگونگي بدست آوردن اين نتايج آماري مي گويد: ما سعي كرديم جامعه آماري كاملا پراكنده باشد تا ميزان خطا را به حداقل برسانيم. اين محقق در ادامه با اشاره به دلايل مختلفي كه طي اين سالها باعث بالا رفتن حس سعادتمندي زنان شده است مي گويد: يكي از بزرگترين دلايل افزايش اين حس، افزايش انگيزه اجتماعي زنان ميان دو نسل 13 تا 29 و 47 تا 81 سال است. البته اين را هم نبايد فراموش كرد كه در اين تحقيق ما به اين نتيجه رسيديم كه معمولا زنان نسل قديم احساس سعادتمندي كمتري نسبت به زنان نسل جديد دارند.
- تناسب در افزايش سعادتمندي
همان طور كه شرح داديم، در حالي كه درسالهاي گذشته زنان به خودباوري بيشتري رسيدهاند و همين باعث افزايش حس سعادتمندي آنها شده است، مردان بر اساس يافتههاي اخير اين پژوهش در حال حركت به سمت افسردگي و انزوا هستند.
دكترپور رستمي، جامعه شناس و پژوهشگر در گفتگو با گلشن مهر اين اتفاق را خطرناك ارزيابي ميكند و ميگويد: هر چند افزايش حس سعادتمندي ميان زنان ايراني اتفاق بسيار فرخندهاي است، اما متاسفانه ايجاد فضاي ياس در ميان مردان ايراني هم تبعات سنگيني براي جامعه دارد؛ تبعاتي كه اگر هرچه زودتر جلوي آن گرفته نشود، ممكن است سبب مشكلات بسياري زيادي شود.
اكثر مردم سعادتمندند
در بخش ديگري از اين پژوهش آمده است: 4/73 درصد مردم، سعادتمندي را كم و بيش احساس ميكنند و 6/26 درصد مردم معتقدند يا آن را حس نميكنند يا اصلا از آن بي بهره اند. اين در حالي است كه زنان نسل 47 تا 81 سال در مقايسه با مردان اين نسل احساس سعادتمندي بيشتري از مردان همين نسل دارند.
در ادامه نتايج اين پژوهش هم آمده: سطح خوشبختي در ايران از 63 درصد طي سالهاي دهه 90 ميلادي به 4/73 درصد طي سالهاي 2002 و 2003 رسيده است.
اين آمار بدين لحاظ حايز اهميت است كه آخرين آمارهاي موجود نشان ميدهد ايران مقام چهلم دنيا را در ميان 80 كشوري كه در آنها تحقيق به عمل آمده از نظراحساس سعادتمندي دارند.
پوررستمي در مورد اين رتبه بندي مي گويد: نيجريه و مكزيك مقامهاي اول ودوم اين جدول را به خود اختصاص داده اند و كشورهايي مثل كانادا و آمريكا در رتبه هاي سيزدهم و هجدهم حس سعادتمندي در دنيا قرار دارند
حميدرضا صفي خاني روانشناس كه اين ماجرا را يك مشكل قلمداد ميكند مي افزايد: براي مثال اگر بخواهيم به سعادتمندي بر اساس تعريف ها نگاه بومي داشته باشيم. بايد چند شاخص را در نظر بگيريم و شاخص سواد را هم محاسبه كنيم. در غير اين صورت تنها ميتوانيم صورت مساله را مطرح كنيم چون حتي اگر وجود مشكل هم ثابت شود، چون از راه بومي به آن نپرداختهايم احتمال حل مشكل كاهش مييابد.
آنچه مشخص است نتايج اين تحقيق هر چند باعث خوشحالي براي ارتقاي حس سعادتمندي ميان زنان ميشود، اماهشداري هم براي شيوع افسردگي ميان مردان است كه قشر فعال جامعه ايراني به شمار ميروند.